تطهیر چهره رضاشاه؛ با چه هدفی؟
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۰۷۱۹۵
دشمنان تلاش میکنند با نشاندادن چهرهای ناکارآمد از انقلاب و همزمان با گذاشتن سرپوش بر جنایات و خیانات پهلوی، مردم ایران را به این نتیجه برسانند که در انتخاب جمهوری اسلامی اشتباه کردهاند.
به گزارش مشرق، تطهیر چهره رضاخان و رژیم پهلوی چندین سال است که در برنامه رسانههای بیگانه و انگلیسی قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تطهیر چهره رضاخان با چه هدفی و توسط چه کسانی در حال انجام است؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به نقش انگلستان در تاریخ معاصر کشور بهعنوان مهمترین دشمن ایران اشاره کرد. کارنامه عملکرد انگلیس در ایران بسیار تیره و تاریک است. درحقیقت انگلیسیها به جز نقض استقلال کشورمان در قبل و بعد از مشروطیت، کار دیگری انجام ندادهاند، اما در جریان نهضت مشروطه، انگلستان به همراه شوروی، ایران را به ۲ قلمرو میان خود تقسیم کردند و این عمل آنان در حقیقت دخالت آشکار در امور ایران بود. راهاندازی پلیس جنوب و دخالت در تمامی امور کشور در راستای نقض تمامیت ارضی ایران توسط شوروی و انگلستان در کشور انجام شد و سپس کودتای انگلیس ۱۲۹۹در ایران چهره خبیث این دشمنان را برای همگان آشکار کرد. در نهایت اما مقاومت چندینساله مردم ایران و پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷مانع از ادامه دخالت کشورهای بیگانه در کشورمان شد. این موضوع برای کشورهایی چون انگلیس بسیار گران تمام شد و به همین دلیل از فردای پیروزی انقلاب، بیگانگان تلاش کردند با ناکارآمد نشان دادن نظام مقدس جمهوری اسلامی و تطهیر رژیم دست نشانده خود یعنی رژیم پهلوی، باردیگر فرصت را برای حضور و دخالت در امور ایران بهوجود آورند. انگلیسیها در سالهای اخیر برای اینکه بتوانند مردم ایران را با خود همراه کنند و همچنین کارنامه عملکردشان را در ایران مثبت جلوه دهند، به سفیدکردن و تطهیر چهره رژیم پهلوی بهعنوان اصلیترین دستنشانده انگلستان روی آوردند، اما تطهیر عملکرد رضاخان بهعنوان فردی مستبد، بیسواد و نادان کاری بسیار سخت و تقریبا نشدنی است. درحقیقت اگر جوانان ما تاریخ را بهخوبی بخوانند و عملکرد رضاشاه را درک کنند، تبلیغات شبکههای انگلیسی مثل بیبیسی و منوتو و... در آنان بیاثر خواهد بود و اتفاقا نتیجه عکس خواهد داد؛ چراکه سلطنت رژیم پهلوی یا بهتر است بگوییم سلطنت انگلستان و آمریکا در ایران جز تحقیر و تلاش برای نابودی توانمندیهای مردم کشور، چیز دیگری به همراه نداشته است.
رضاشاه برای مقابله با فرهنگ ایرانی دست به چه کارهایی زد؟
ازجمله اقداماتی که در زمان رضاخان برای نابودی فرهنگ و هنر ایران انجام شد، میتوان به نابودی فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی توسط انگلستان و حکومت رضاشاه پهلوی اشاره کرد. برای نمونه رضاخان هم معماری ایرانی را نابود کرد و هم موسیقی اصیل و برجسته ایرانی را از بین برد. همچنین مبارزه با لباس مردان و زنان ایرانی و تکه تکه کردن آن در خیابانها و کوچهها از دیگر خیانتهای رضاخان پهلوی در مدت زمان سلطنت خود بوده است. از سویی تطهیر چهره قلدری که بهتدریج به مبارزه با مهمترین هویت دینی مسلمانان و شیعیان یعنی امام حسین(ع) و عاشورای حسینی پرداخته است، بسیار جای تعجب دارد؛ چراکه در زمان رضاخان تبعید، زندانی و انواع مجازات در انتظار کسانی بود که برای سیدالشهدا مراسم روضه و عزاداری میگرفتند. بهتدریج نیز هنگامی که استبداد او گسترش پیدا کرد، به راه انداختن کارناوالهای شادی همراه با رقص فواحش و نواختن موسیقیهای غربی در روزهای تاسوعا و عاشورا در برنامههای دینستیزی رژیم غاصب پهلوی قرار گرفت؛ بنابراین انگلستان از طریق رضاخان در همه زمینهها ارزشهای ایرانی و اسلامی مردم کشور را مورد هجمه قرار داد و قصد داشت مردم ایران را مجبور به پذیرش فرهنگ غربی کند که خوشبختانه هیچوقت نتوانست به این هدف دست پیدا کند.
آیا هدف رضاخان از تاسیس دانشگاه تهران خدمت به دانشجویان بوده است؟
هر جامعهای در هر شرایطی حتی اگر حاکمی فاسد بر کشور مسلط باشد، رو به جلو حرکت خواهد کرد. پس اینکه یکسری خدمات در هر دورهای و توسط هر حکومتی وجود داشته باشد، امری عادی است. در زمان حکومت رضاخان نیز درست است که او در ابتدا توسط کودتای انگلیسیها روی کار آمد، اما اینگونه نبود که مردم باهوش و دلسوز ایران، نقشی در آبادی و پیشرفت رو به جلوی کشور خود نداشته باشند، اما اینکه در رسانههای بیگانه اقدامات رضاشاه را در راستای خدمترسانی به مردم معرفی میکنند، این موضوع نادرست و برای تحتتأثیر قرار دادن نسل جوان جامعه ایرانی است؛ بهعنوان نمونه ساخت دانشگاه تهران را نمیتوان بهعنوان خدمت رضاخان دانست. وقوع یکسری اعتراضات به رضاشاه توسط دانشجویان ایرانی در خارج از کشور و مخصوصا آلمان موجب شد به درخواست او مرتضی علوی، برادر بزرگ علوی بهعنوان عامل اصلی اعتراضات از آلمان اخراج شود. در ایران نیز یکسری از دانشجویان با مراکز آموزش عالی اقداماتی را جهت مخالفت با رژیم پهلوی انجام دادند. جمیع این اقدامات باعث شد رضاخان احساس ترس کند و برای کنترل دانشجویان، با ادغام ۶مرکز آموزش عالی، دانشگاه تهران را تاسیس کند. اما قبل از ایجاد دانشگاه تهران نیز دانشکدههای پزشکی، مهندسی و حقوق در کشور وجود داشت. پس تنها اقدامی که رضاخان انجام داد، ادغام دانشکدهها و مراکز آموزشعالی جهت نظارت بهتر بر آن بود. اما با وجود این هم دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران به عملکرد شاه پهلوی اعتراض کردند و رضاخان هم چند ماهی این دانشکده را تعطیل کرد. حتی اعزام دانشجویان به خارج از کشور نیز که از زمان قاجار انجام میشد در زمان پهلوی بهعلت کنترل آنها کاهش پیدا کرد. پس قبل از قضاوت درباره اقدامات رضاخان باید ببینیم نیت و هدف او از انجام این امور چه بوده است.
منبع: روزنامه همشهری
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت محمدرضا شاه انقلاب اسلامی رژیم پهلوی پهلوی امریکا انگلیس انگلستان جمهوری اسلامی نهضت مشروطه قاجار رضاخان انقلاب آمریکا عباس سلیمی نمین شوروی آلمان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت دانشگاه تهران مردم ایران تطهیر چهره رژیم پهلوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۷۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها تصاویر تکاندهندهای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاههای آمریکا به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایتهای آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایتها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبهرو شده است.
این قیام دانشجویان علاوهبر اینکه به صورت سریالی از چند دانشگاه به دانشگاههای مختلف آمریکا سرایت کرده است، حتی به کشورهای دیگر نیز رسیده است و دانشجویانی در فرانسه و استرالیا و... در حمایت از دانشجویان آمریکایی و در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی به میدان آمدهاند.
این اتفاقات اخیر در ادامه تظاهرات کمسابقه در ماههای گذشته در سراسر جهان نشان از برخاستن موجی عظیم از بیداری و آگاهی در بین مردم جهان پس از طوفان الاقصی و پس از عیان شدنبیش از پیش جنایات جنونآمیز رژیم جعلی صهیونیستی دارد، موجی که شاید کمتر کسی میتوانست آن را پیشبینی کند.
طوفانالاقصی بود که در بیش از ۶ ماه گذشته، توانست ذهن بیاطلاع نگاه داشتهشده مردم را در بسیاری از نقاط جهان متوجه نقطهای از این زمین کند که یک رژیم جنایتکار طی ۷۵ سال با انواع حمایتها و کمکهای سیاسی، مالی، تسلیحاتی و... از سوی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی انواع جنایتها را علیه یک ملت مظلوم و ستمدیده روا داشته بود.
اینبار اما انواع و اقسام دستگاههای تبلیغاتی کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی نتوانست این حجم از جنایت در ۶ ماه را از چشم جهانیان پنهان نگاه دارد. مگر میشود قتل عام و نسلکشی با این حجم و گرفتن جان بیش از ۳۴ هزار انسان بیگناه از جمله هزاران زن و کودک معصوم و تخریب وحشیانه خانه و بیمارستان را پنهان کرد؟ مگر میشود کشف صدها پیکر دستبسته از گورهای دستهجمعی داخل محوطه بیمارستانها که به دست جنایتکاران صهیونیست به قتل رسیدهاند را کتمان کرد؟
اکنون صدای مظلومیت مردم غزه به برکت خون کودکان بیگناه و آه مادران داغدیده فلسطینی به گوش مردم جهان رسیده است و وجدانهای بیدار در اقصی نقاط عالم نمیتوانند سکوت کنند. این را در تظاهرات مردم سراسر دنیا در حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها و در برافراشته شدن پرچم فلسطین در ورزشگاهها و دانشگاههای دنیا میتوان دید.
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
وجدانهای بیدار در دنیا میپرسند، اگر ادعای سردمداران کشورهای غربی در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و در خصوص کرامت انسانی واقعی بود، چرا طی ۶ ماه گذشته نهتنها در برابر انواع و اقسام جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه و زنان و کودکان غزه سکوت کردهاند بلکه از هرگونه حمایت و تجهیز رژیم صهیونیستی نیز دریغ نکردهاند؟
این چهره واقعی و بیپرده سران آمریکا و دیگر رهبران غربی است که در برابر مردم دنیا قرار گرفته است. این واقعیت عیان شده نهادهای بینالمللی از شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و... است که سالها با سکوت و انفعال خود در برابر رژیمی جعلی و سفاک، در نسلکشی مردم فلسطین دست خود را آلوده کردهاند. نهادهایی که گاه کوچکترین مسئله داخلی در یک کشور در حوزه زنان و... را با انواع موضعگیریها و دخالتها مورد توجه قرار میدهند و گاه در برابر هزاران جنایت چشم میبندند.
و چه خوشباور بودند عدهای در کشورمان که فریب ادعا و ظاهر و ژست انساندوستی و دفاع از حقوق بشر غربیها و سازمانهای بینالمللی را خورده بودند! حال این خوشباوران باید پاسخ دهند مگر هزاران زن و کودک اهل غزه که بیرحمانه به خاک و خون کشیده شدند، زن و کودک نبودند تا مدافعان دروغین حقوق بشر نگران آنها شوند؟ مگر نهادهای غربی و بینالمللی با تنظیم و تجویز و تحمیل اسنادی مانند ۲۰۳۰ خود را مدافع حقوق و شرایط زندگی کودکان دنیا نشان نمیدادند؛ اکنون این مدعیان دروغین در قبال سرنوشت کودکان مظلوم در غزه و به خون کشیده شدن جسم کوچکشان نگرانی و حساسیتی ندارند؟
این طوفان رسواکننده نقاب از چهره فریبنده و واقعی سران آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای غربی انداخته است.
از سوی دیگر؛ همین اعتراضات گسترده دانشجویان آمریکایی، تبدیل به صحنه رسوایی و عیان شدن همه دروغهای سران آمریکا و غرب در خصوص آزادی بیان، کرامت انسانی، جایگاه دانشجو و دانشگاه و حتی زنان شده است.
بازداشت همراه با ضرب و شتم صدها نفر از دانشجویان و تعدادی از اساتید به جرم اعتراض آرام علیه جنایات اسرائیل و سکوت و حمایت آمریکا در قبال این جنایتها، لشکرکشی و استقرار تیربار در صحن دانشگاه و تهدید به اخراج از تحصیل؛ آبرویی برای قبله آمال غربزدگان خوشباور باقی گذاشته است؟ حمله وحشیانه پلیس به دانشجویان دختر و کتکزدن و بر زمین کشاندن آنها در کجای حقوق بشر ادعایی آمریکاییها و طرفداران چشم و گوش بسته آنها قرار دارد؟
اگر یک هزارم این برخوردهای وحشیانه علیه دانشجویان بهویژه دختران دانشجوی آمریکایی؛ در ایران رخ داده بود؛ اکنون از سخنگوی وزارت خارجه و دولت آمریکا و کشورهای غربی تا شورای امنیت سازمان ملل، از رسانههای غربی و سازمانهای بینالمللی تا برخی رسانههای غربگرای داخلی، از هنرپیشههای هالیوودی تا برخی سلبریتیهای وطنی مشغول سبقت گرفتن از یکدیگر در سیاهنمایی و هجمه علیه جمهوری اسلامی بودند، اما اکنون نه از فلان هنرپیشه آمریکایی مثلاً نگران زنان ایرانی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ موضعگیری میکرد و نه از سلبریتیهای داخلی و نه از رسانههای وابسته، صدای اعتراضی در سرکوب بیرحمانه و وحشیانه دختران و پسران دانشجوی آمریکایی به گوش نمیرسد.
گاه وقتی در ایران یک استاد دانشگاه پس از ۴۰ سال تدریس در یک روال قانونی بازنشسته میشود، انبوه رسانههای داخلی و خارجی نظام را به خفقان و مخالفت با علم محکوم میکنند،
حال باید دید این رسانهها درباره به زمین کوبیدن استاد زن آمریکایی توسط پلیس و دستبند زدن به وی در محوطه دانشگاه تنها به جرم اعتراض به جنایات اسرائیل نظری ندارند؟
کاش دلباختگان سادهاندیش غرب در داخل؛ اکنون که وجدانهای بیدار در دنیا به میدان آمدهاند اندکی با خود خلوت کنند و از خود بپرسند، این همان نظام ارزشی غربی و قبله آمالی بود که به هر بهانهای آن را چماق کرده و بر سر منتقدان غرب میکوبیدند؟
این واقعیت است که مردم در دنیای امروز و پس از جنایات عریان رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار غرب به رهبری آمریکا از این جنایات، به مرحلهای از بیداری و آگاهی رسیدهاند که دیگر بهسختی میتوان آنها را فریب داد. این آغاز ضربهای سهمگین به حیثیت پوشالی غرب است که ماجراهای مهمی در پیش دارد.